جدول جو
جدول جو

معنی مول مولی - جستجوی لغت در جدول جو

مول مولی
زیرکی به خرج دادن، با تظاهر به سادگی بهتر و آسانتر از دیگران
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مولامول
تصویر مولامول
درنگ بسیار، تاخیر از پی تاخیر، برای مثال چنان به وعده همی کرد چرخ مولامول / که شد ز خون دلم تشت چرخ مالامال (جمال الدین عبدالرزاق - ۲۳۸)
فرهنگ فارسی عمید
پریشان، پراکنده، چنانکه تارهای مو، آشفته:
گرچه صنما همدم عیساست دمت
روح القدسی چگونه خوانم صنمت
چون موی شدم ز بس که بردم ستمت
مویی مویی که موی مویم ز غمت،
خاقانی (دیوان چ سجادی ص 708)
لغت نامه دهخدا
نام قسمی مالیات اصناف، پولی پولی، رجوع به پولی پولی شود
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان گل تپه فیض اﷲبیگی بخش مرکزی شهرستان سنقر، 400 تن سکنه دارد، از چشمه و قنات و رودخانه آبیاری میشود، محصولش غلات، لبنیات، توتون و تنباکو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
با راههای باریک (در جامه)، با راهها و خطوط، راه راه، (از یادداشت مؤلف)، میل میل،
- پارچۀ میل میلی، یعنی خطدار، تیره دار، راه راه
لغت نامه دهخدا
درنگ بسیار و درنگ از پی درنگ و تأخیر پس تأخیر، (از برهان) (ناظم الاطباء)، تأخیر از پی تأخیر، (انجمن آرا) (آنندراج)، و رجوع به مول و مولیدن شود،
- مولامول کردن، سخت تأخیر کردن، درنگ از پی درنگ نمودن:
چنین به وعده همی کرد چرخ مولامول
که شد ز خون دلم طشت چرخ مالامال،
جمال الدین عبدالرزاق
لغت نامه دهخدا
روضه ذی هاش، موضعی است، عیاض بن نصر هری گوید:
بروضه ذی هاش ترکنا قتیلهم
علیه ضباع عکف و نسور
لغت نامه دهخدا
از اتباع است، پول و پله، رجوع به پول و پله شود
لغت نامه دهخدا
(گُ لِ مَ / مُو لا)
خطابی است که بصورت احترام و گاهی تحقیر به درویش میدهند. خطابی است که به درویشان کنند، چون نام او ندانند
لغت نامه دهخدا
تصویری از پول مول
تصویر پول مول
پول وجه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پول پولی
تصویر پول پولی
قسمی مالیات اصناف پولی پولی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میل میلی
تصویر میل میلی
راهراه پارچه ای که دارای راههای عمودی است راه راه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مولامول
تصویر مولامول
درنگ بسیار درنگ از پی درنگ تاخیر از پس تاخیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میل میلی
تصویر میل میلی
پارچه ای که دارای راه های عمودی است، راه راه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مولامول
تصویر مولامول
تأخیر و درنگ پی درپی
فرهنگ فارسی معین
لواط همجنس بازی مردان
فرهنگ گویش مازندرانی
حرکت مورب و کج کجکی، جنبش، حرکت اریب
فرهنگ گویش مازندرانی